آرتیکل ۱۹ – قتل دهشتناک علیرضا فاضلی منفرد بار دیگر سرکوب وحشیانه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در ایران را پیش چشم جهان هویدا کرد

آرتیکل ۱۹ – قتل دهشتناک علیرضا فاضلی منفرد بار دیگر سرکوب وحشیانه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در ایران را پیش چشم جهان هویدا کرد - Protection

علیرضا فاضلی منفرد، جوان بیست ساله‌ی همجنسگرای ایرانی، ۱۴ اردیبهشت در اهواز به قتل رسید؛ شواهد قویاً حاکی از آن است که انگیزه‌ی قتل گرایش و هویت جنسی و جنسیتی علیرضا بوده است. آرتیکل ۱۹ یاد و خاطره‌ی علیرضا فاضلی منفرد را گرامی می‌دارد. قتل تکان‌دهنده‌ی علیرضا جامعه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی (LGBTQ) ایران را بهت زده کرده است. همچنین این جنایت دهشتناک بار دیگر نقض حقوق بشر اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در ایران و رنج تحمیل شده به آن‌ها را در عرصه‌ی جهانی عریان ساخته، نقض حقوق و رنجی که مسئول مستقیم آن نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی و الگوهای اجتماعی همجنسگراستیزانه (homophobic)، ترنس‌‌ستیزانه (transphobic)، محافظه‌کارانه، واپس‌گرایانه و مرد‌سالارانه است.

آرتیکل ۱۹ خواهان انجام تحقیقات به‌هنگام، جامع و مستقل در رابطه با قتل علیرضا است. مسببان این جنایت باید با رعایت کامل اصول دادرسی منصفانه مورد تعقیب کیفری و محاکمه قرار گیرند و بدون توسل به حکم اعدام، عدالت در قبال‌شان برقرار شود. عدم انجام تحقیقات مستقل و منطبق با قوانین و استانداردهای بین‌المللی حقوق بشری درباره‌ی قتل علیرضا مصداق بارز نقض حق حیات او از سوی حاکمیت جمهوری اسلامی خواهد بود.

هنوز تمام جزئیات قتل تکان‌دهنده‌ی علیرضا در دست نیست. بنا بر گزارش‌ها، علیرضا روز سه‌شنبه ۱۴ اردیبهشت توسط برادر ناتنی و پسرعمو‌های‌هایش ربوده‌ و جسد او یک روز بعد یعنی چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت در نخلستانی در اهواز پیدا شد. شریک زندگی علیرضا، عقیل ابیات می‌گوید که پیش از قتل، علیرضا می‌دانسته که جانش در خطر است و قصد داشته از ایران بگریزد، به ترکیه برود و با عقیل زندگی کند. علیرضا در زمان قتل تنها دو روز با خروج از ایران فاصله داشت. یک روز پس از ربایشِ علیرضا یعنی چهارشنبه شب، برادر ناتنی او با مادرش تماس می‌گیرد و می‌گوید «کارش را تمام کرده‌ایم». در این تماس تلفنی به مادر علیرضا خبر می‌دهند که می‌تواند جسد فرزندش را زیر درختان نخل پیدا کند.

در این روزهای تلخ، آرتیکل ۱۹ در کنار جامعه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی ایران، خود را شریک سوگ علیرضا می‌داند. ما دیگر بار تاکید می‌کنیم که قوانین و سیاست‌های ظالمانه و ناقض قوانین بین‌المللی علیه افراد LGBTQ در ایران باید لغو شوند. همچنین تبعیض ساختاری و نهادینه در کنار نفرت‌پراکنی علیه اقلیت‌های جنسی و جنسیتی، به ویژه از سوی مقامات حکومتی، باید پایان یابد

شواهد و قرائن موجود قویاً حاکی از آن است که انگیزه‌ی قتلِ علیرضا فاضلی منفرد گرایش جنسی او بوده است. فایل‌هایی از علیرضا به دست بی‌بی‌سی فارسی رسیده که در آن می‌گوید جانش «از سوی خانوا‌ده تهدید می‌شود». نزدیکان علیرضا به بی‌بی‌سی فارسی گفته‌اند که او به دلیل «فشار خانواده» مدت‌ها جدا از آن‌ها و در شهرهای دیگر زندگی می‌کرده و تنها برای دریافت مدارکی به اهواز رفته بوده؛ با استفاده از این مدارک علیرضا می‌توانسته کشور را ترک کند

علیرضا فاضلی منفرد عضو اقلیت اتنیکی عرب ساکن اهواز بود. اقلیت‌های اتنیکی  در ایران به صورت ساختاری و نظام‌مند هدف تبعیض، ستم و نقض حقوق بشر هستند. علیرضا تمام عمر به واسطه‌ی ریشه‌های اتنیکی‌اش در کنار هویت جنسی و جنسیتی‌اش با ستم و خطر مضاعف مواجه بود؛ اکنون این عوامل نباید منجر به بی‌عقوبت ماندن این جنایت و مصونیت مرتکبین آن از مجازات شود.

شرایط اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در ایران

قتل علیرضا جهان را برآشفته و بار دیگر توجه مردم را به سوی ضرورت مقابله‌ی فوری با نقض حقوق بشر اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در ایران جلب کرده است. متاسفانه داستان زندگی و قتل علیرضا تنها نمونه‌ای از خیل عظیم داستان‌های واگو نشده درباره‌ی ستم بر اقلیت‌های جنسی و جنسیتی در ایران است. نظام قضایی و قانونی جمهوری اسلامی جنبه‌های مختلفِ حیات افراد LGBTQ را جرم‌انگاری کرده است؛ به واسطه‌ای این امر اشخاص مرتبط و غیرمرتبط با حکومت می‌توانند با برخورداری از مصونیت، اقلیت‌‌های جنسی و جنسیتی ایران را به صورت مستمر هدف خشونت، جنایت نفرت‌محور و تبعیض قرار دهند. سازمان شش رنگ در تحقیقی که اخیرا منتشر کرده گفته ۶۰ درصد جامعه اقلیت‌های جنسی ایران که در یک نظرسنجی شرکت کرده‌اند، از سوی خانواده درجه یک خود مورد خشونت قرار گرفته‌اند. نفرات‌پراکنی درباره‌ی افراد LGBTQ فراگیر است و مقامات حکومتی آن‌ها را «بیمار»، «منحرف» و «انسان‌نما» خطاب می‌کنند. بدون اقدام فوری برای تحول ساختارهای قضایی و قانونی همسو با قوانین و استانداردهای بین‌المللی و همچنین مبارزه و مقابله با الگوهای اجتماعی هم‌جنسگراستیزانه، ترنس‌‌ستیزانه و مرد‌سالارانه به ناگزیر چنین جنایات تبعیض‌آمیزی تکرار خواهند شد.

جاوید رحمان، گزارشگر ویژه‌ی سازمان ملل متحد در امور حقوق بشر ایران در گزارش ژانویه‌ی ۲۰۲۱ خود نوشته است که اعضای جامعه‌ی LGBTQ در ایران به صورت مستمر هدف آزار و بازداشت قرار می‌گیرند، از حقوق دادرسی عادلانه محروم می‌شوند و همچنین در محیط خانواده و فضاهای عمومی مانند سازمان‌ها و محیط کار مورد آزار و اذیت قرار می‌گیرند. نگرانی درباره‌ی آزار مضاعف افراد و خطرهای امنیتی باعث شده این موارد کمتر گزارش شوند.

آرتیکل ۱۹، پیشتر نیز گزارش کرده که قانون مجازات اسلامی در ایران اشکال گوناگون بیان جنسی و جنسیتی از سوی جامعه‌ی LGBTQ را جرم انگاری کرده است. به عنوان مثال هرگونه رابطه‌ی جنسی رضایتمندانه بین دو هم‌جنس جرم‌انگاری شده است. در نظام قضایی جمهوری اسلامی، چنین «جرایمی» در چهارچوب «حدود» مجازات می‌شوند که می‌تواند شامل حکم شلاق و اعدام باشد. به عنوان مثال بنا بر قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲، رابطه‌ی جنسی بین دو مرد که «لواط» تشخیص داده شود (یعنی شامل دخول مقعدی باشد) می‌تواند منجر به حکم شلاق یا اعدام شود. در اعمال مجازات، قانون مجازات اسلامی «فاعل» و «مفعول» در رابطه‌ی جنسی را تمیز داده است. بنا بر ماده ۲۳۴ قانون مجازات اسلامی، «حد لواط برای فاعل، درصورت عنف، اکراه یا دارا بودن شرایط احصان[1]، اعدام و در غیر این صورت صد ضربه شلاق است… در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول، مسلمان باشد، حد فاعل اعدام است…» براساس قانون، مجازات «لواط» برای «مفعول» در هر صورت یعنی وجود یا عدم احصان اعدام است مگر در صورت اثبات به عنف بودن رابطه‌ی جنسی.

مجازات شلاق مصداق نقض بارز ممنوعیت مطلق شکنجه و سایر رفتارها و مجازات‌های ظالمانه، غیرانسانی و تحقیرآمیز است. با این وجود در ایران از مجازات شلاق برای جزای برخی روابط بین افراد هم‌جنس، چه زن و چه مرد، استفاده می‌شود. ماده ۲۳۵ قانون مجازات اسلامی «تفخیذ» را اینگونه تعریف می‌کند: «قرار دادن اندام تناسلی مرد بین ران‌ها یا نشیمنگاه انسان مذکر» ولی در عمل «تفخیذ» به اشکال دیگر رابطه‌ی بین دو مرد نیز اطلاق می‌شود. بنا بر ماده ۲۳۶ قانون مجازات اسلامی، «در تفخیذ، حد فاعل و مفعول صد ضربه شلاق است و از این جهت فرقی میان محصن و غیرمحصن و عنف و غیرعنف نیست. در صورتی که فاعل غیر مسلمان و مفعول، مسلمان باشد، حد فاعل اعدام است.» همچنین محکومیت شخص برای بار چهارم برای «تفخیذ» می‌تواند منجر به حکم اعدام شود.

 قانون مجازات اسلامی همچنین رفتار جنسی بین دو هم‌جنس زن را جرم‌انگاری کرده است. مثلا ماده‌ی ۲۳۷ قانون مجازات با تاکید بر اینکه حکم این ماده در مورد زنان نیز برقرار است می‌گوید: «همجنسگرایی انسان مذکر در غیر از لواط و تفخیذ از قبیل تقبیل و ملامسه از روی شهوت، موجب سی و یک تا هفتاد و چهار ضربه شلاق تعزیری درجه شش است.» در ماده‌ای دیگر (ماده ۲۳۸)، قانون مجازات می‌گوید: «مساحقه عبارت است از اینکه انسان مونث، اندام تناسلی خود را بر اندام تناسلی همجنس خود قرار دهد.» مجازات «مساحقه» در ماده ۲۳۹ صد ضربه شلاق تعریف شده است. همچنین محکومیت شخص برای بار چهارم برای «مساحقه» می‌تواند منجر به حکم اعدام شود.

این قوانین در کنار مصونیت نیروهای انتظامی و نهادهای حاکمیتی در قبال اعمال آزار و تبعیض علیه گروه‌های به حاشیه رانده شده و صداهای معترض، به این معناست که فضا و ابزارهای بسیار اندکی برای حفاظت از جامعه‌ی LGBTQ در ایران موجود است. این عوامل موجب تداوم و تحکیم فرهنگ هم‌جنسگراستیزی و ترنس‌‌ستیزی هستند و همچنین راه را برای اعمال آزار و تبعیض بی‌عقوبت علیه افراد LGBTQ باز می‌کنند.

افراد LGBTQ در ایران به صورت روزانه هدف آزار، تهدید و بازداشت قرار می‌گیرند. همان‌گونه که در گزارش سال ۲۰۱۸ آرتیکل ۱۹ آمده، در بسیاری از موارد این آزارها و بازداشت‌ها پس از رصد فعالیت‌های افراد LGBTQ در اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های اجتماعی اتفاق می‌افتد. پژوهش‌های اخیر و شهادت‌های متخصصین محلی حاکی از آن است که اپلیکیشن‌ها و شبکه‌های اجتماعی محبوب در بین افراد LGBTQ به صورت غیررسمی و ناهمگون رصد می‌شوند. داده‌های گردآوری شده در این پیمایش‌های آنلاین و رصد شبکه‌های اجتماعی برای تهدید افراد LGBTQ به بازداشت و همچنین اعمال فشار بر زندانیان و بازداشتی‌های عقیدتی و سیاسی استفاده شده است؛ در برخی موارد از قوانینی که هویت LGBTQ را جرم‌انگاری می‌کند برای فشار بر بازداشتی‌های عقیدتی و سیاسی در طول بازجویی استفاده شده است. گزارش‌ها حاکی از آن است که گروه‌های چت تلگرامی نیز رصد می‌شوند و مدیران این گروه‌ها بازداشت مورد بازداشت قرار گرفته‌اند. به علاوه گزارش‌ها و مستند‌سازی حقوق بشری نشان می‌دهد که افراد بازداشتی‌، از جمله بازداشتی‌های LGBTQ، به شکلی فراگیر‍ توسط زندانبان‌ها و مامورین پلیس مورد آزار قرار می‌گیرند و از برخورداری از موازین دادرسی عادلانه محروم می‌شوند.

یاد علیرضا زنده است، #علیرضا_فاضلی_منفرد

از زمان قتل علیرضا تصویر صورت خندان او همراه با هشتگ #علیرضا_فاضلی_منفرد در سراسر جهان بارها و بارها منتشر شده است. تصاویر و ویدیوهایی که علیرضا از خود در شبکه‌های اجتماعی منتشر کرده، بازتاب‌دهنده‌ی علاقه‌ی او به موسیقی و سگ‌هاست. علیرضا در بسیاری از عکس‌هایش سگی را در آغوش گرفته. او همچنین ویدیوهایی از خود منتشر کرده که لبخند بر لب با آوازی محبوب هم‌خوانی می‌کند. قتل دهشتناک علیرضا، آن هم صرفا به واسطه‌ی آنکه می‌خواسته آزاد از آزار زندگی کند، قلب‌های بسیاری را فشرده، احساسی که در شبکه‌های اجتماعی بازتاب فرارگیر داشته و نام علیرضا را تبدیل به محوری برای اتحاد، همبستگی و حرکت جامعه‌ی LGBTQ کرده است. برخی از فعالین برای ابراز همبستگی با جامعه‌ی LGBTQ و همچنین بیان خشم‌شان از این جنایت مرگ‌بار هشتگ #AlirezaIsMyFamily (علیرضا خانواده‌ی من است) را به کار برده‌اند.

آرتیکل ۱۹ در همبستگی با جامعه‌ی اقلیت‌های جنسی و جنسیتی ایران خواهان انجام تحقیقات مستقل و جامع درباره‌ی قتل علیرضا فاضلی منفرد است. ما همچنین، خواهان پایان دادن به تبعیض و خشونت ساختاری و نظام‌مند علیه افراد LGBTQ در ایران هستیم.

آرتیکل ۱۹ با نگاه به برخی مطالبات مطرح شده پس از درگذشت فعال مصری ساره حجازی، از جمهوری اسلامی و نهاد‌های آن از جمله دولت، مجلس، قوه قضاییه، شورای نگهبان، نیروهای امنیتی و سایر نهادهای حاکمیتی می‌خواهد که:

  • اقدام به انجام تحقیقات به‌هنگام، جامع، مستقل و همسو با قوانین و موازین جهانی حقوق بشر درباره‌ی قتل علیرضا فاضلی منفرد کنند و بدون توسل به مجازات اعدام، عدالت را در قبال مسببان این جنایت برقرار کنند.
  • تمام جرایم و جنایت‌ها علیه افراد LGBTQ در ایران، از جمله قتل آن‌ها به دلیل هویت و گرایش جنسی و جنسیتی‌شان، باید در انطباق با قوانین بین‌المللی حقوق بشری مورد تحقیق و بررسی قرار گیرد و مسببان این جرایم و جنایات در محاکماتی با رعایت کامل موازین بین‌المللی حقوق بشری و بدون توسل به مجازات اعدام مسئول نگاه داشته شوند.
  • تمام قوانین داخلی ایران باید به نحوی بازبینی و اصلاح شوند که ضامن برخورداری افراد LGBTQ از حقوق مدنی و سیاسی و همچنین حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بدون هیچ‌گونه ردی از تبعیض بر مبنای هویت و گرایش جنسی و جنسیتی باشند. تمام قوانینی که بیان هویت و گرایش جنسی و جنسیتی، و همچنین روابط جنسی رضایتمندانه است را جرم‌انگاری می‌کنند باید فورا لغو شوند. مجازات اعدام هرگز نباید برای مجازات بیان هویت و گرایش جنسی و جنسیتی، و همچنین روابط جنسی رضایتمندانه استفاده شود.
  • تا زمان لغو این قوانین و اعمال اصلاحات قانونی، مقامات باید فرمان فوری در راستای توقف بازداشت و پیگرد افراد LGBTQ بر مبنای قانون مجازات اسلامی و سایر قوانین و لوایح مرتبط صادر کنند.
  • به شکنجه، آزار و حمله‌ی جسمی و جنسی و همچنین تعرض و تجاوز به افراد در بازداشتگاه‌ها و زندان‌ها پایان دهند و عدالت را در قبال مسببان این جرایم و جنایات برقرار سازند. باید ساز و کاری شفاف و کارآمد برای گزارش شکنجه و آزار زندانیان و افراد تحت بازداشت ایجاد شود و از سلامت و بهداشت آن‌ها به نحو احسن پاسداری شود.

بار دیگر از حامیان مالی می‌خواهیم که توانبخشی، حمایت از سلامتی جسمی، روحی و روانی مدافعان حقوق بشر و فعالانی را که به واسطه‌ی هویت و گرایش جنسی و جنسیتی خود هدف خشونت، بازداشت‌های خودسرانه و شکنجه قرار دارند را در دستور کار خود قرار دهند. دولت‌های و نهادهای بین‌المللی باید شرایط حاد آزار و تعقیب و دادرسی ناعادلانه‌ی افراد LGBTQ در ایران و کشورهای مشابه را به رسمیت بشناسند؛ این امر به ویژه در زمان بررسی درخواست‌های پناهجویی از سوی این افراد حائز اهمیت است. همچنین از کشورهای میزبان پناهجویان و پناهندگان می‌خواهیم که در حین طراحی فرآیندهای مرتبط با پناهجویی تاثیر روانی چنین شرایطی بر افراد را در نظر بگیرند.

در پایان آرتیکل ۱۹ از رسانه‌های بین‌المللی و رسانه‌های فارسی زبان خارج ایران می‌خواهد که پوشش خود از زندگی و رنج ایرانیان LGBTQ را افزیش دهد و همچنین در راستای افزایش آگاهی عمومی و درک جامعه از مساله‌ی حقوق افراد LGBTQ بکوشند. افزایش بازنمایی و آموزش درباره‌ی افراد LGBTQ و زندگی آنها نقش کلیدی در حمایت از این جامعه و رشد و پویایی آن دارد.

[1] بر اساس تبصره ۲ ماده، «احصان عبارت است از آنکه مرد همسر دائمی و بالغ داشته باشد و در حالی که بالغ و عاقل بوده از طریق قبل با همان همسر در حال بلوغ وی جماع کرده باشد و هر وقت بخواهد امکان جماع از همان طریق را با وی داشته باشد.»